گمانِ من این است كه اكثر ما پس از تماشای هر بازی از یووه در این فصل، دستكم در اندازه داشتههای فنی و هواداریمان متفقالقول هستیم كه مشاهدات و آنالیزهای حداقلیمان نشانی از یك دستاوردِ متقن یا نمایشی چشمگیر ندارند و به قول خودمانی ردِ محسوس و ملموسی از ورسیونی (به قول فرانسویها) اثرگذار از تدابیر استراتژیك و یا حتی جلوهگریهای تاكتیكیِ ویژه در تیم نمیبنیم.
نتیجه این فقدان چارهای جز تلذذ با آمارها و دادههای انگیزشی و یا خوش بودن با حضور جانلوئیجیِ بزرگ، دلبستنِ به شمِ گلزنی كریستیانو، كیفور شدن با دوندگی و انگیزههای شورمندانه فدریكو كیهزا، آیندهسازی برای دلیخت و دمیرال، تماشای تحولِ دنیلو، نمایشهای سینوسیِ ساندرو و مككنی و سایر رفقا برایمان باقی نگذاشته است.
با این مقدمه، احتمالاً با نگارنده همنظر باشید كه فارغ از برد 3 گله مقابل قعرنشین سری آ، یوونتوس با مجموعهای از موقعیتهای محرزِ از دست رفته و نوعی تلاطمِ بیثمر مواجه بود.
یاد نقلی از دوستان یوونتوسی افتادم كه گفته بود:
یوونتوس برای فتح UCL نیاز به معجزه دارد.
دوست دارم تكملهای به حرف قابل تأمل این دوست عزیزم بیافزایم:
گاهی برای برای خلق معجزه هم نیاز به معجره است.
یوونتوس در سه ماه پایانی این فصل همچنان عقبمانده (از حیث آمادگی تاكتیكی، افرادی و امتیازی) و عقیم (در بهبود و ترمیم كاستیهاست) است و همین خلق معجزه را یك پله عقبتر از لحظه ظهورش قرار داده است.
دعوت به صبوری و شكوری در مقابل رادیكالیزاسیونِ تیفوسی، شاید بازدارندهای سیاست ورزانه برای مهار هیجانات و ناامیدیها باشد اما وقتی این شیوه تبدیل به عاملی شبهمانیفستوار میشود، شعارهای بنیادین و تكانههای هویتی باشگاه در خطر مبدل شدن به نوستالژی خواهند بود.
خلاصه آنكه حال یوونتوس نه اینروزها كه این فصل خوب نبود و نیست و چهبسا نشود. از هماكنون باید تمهیدی برای پاسخگویی به قلوبِ جریحهدار شده طرفداران در نخستین ساعاتِ فردای ناكامیهای احتمالی جُست.
ارسالی: حامد وحیدی / جامعه ی مجازی هواداران باشگاه یوونتوس در ایران